معنی طلی طلی (طَ لی ی) بچگان ریزۀ گوسفند. ج، طلیان. (منتهی الارب). بزغاله. (مهذب الاسماء). بچۀ کوچک غنم که بفارسی بزغاله گویند. (فهرست مخزن الادویه) ، بچۀ پای بسته، چرک دندان. گویند: باسنانه طلی، ای قلح. (منتهی الارب). زردی دندان. (مهذب الاسماء) لغت نامه دهخدا