معنی طلق
- طلق (طَ لِ)
- خندان و تازه روی. (منتهی الارب). روی گشاده. گشاده روی. صاحب چهرۀ باز. منبسطالوجه. مستبشر. خندان لب. تابان روی.
- طلق اللسان، گشاده زبان. زبان آور. فصیح.
- طلق الوجه، خوشرو. بشاش.
- لسان ٌ طلق، زبان تیز. (منتهی الارب).
، سخی. گشاده دست، بی بند. رها. آزاد، روشن. بی ابر
