جدول جو
جدول جو

معنی طعم

طعم
(طُ)
خوردنی. یقال: فلان قل طعمه، ای اکله. (منتهی الارب) (آنندراج). طعام است. (فهرست مخزن الادویه) ، طعمه مرغ. (غیاث اللغات) ، توانائی، چیزی که از خوردن آن سیری آید. و منه الحدیث فی زمزم: انها طعام ٌ طعم و شفاء سقم. (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا