معنی طرم طرم (حِ) کبود گردیدن دندانها. یقال: طرمت اسنانه طرماً، روان و جاری گردیدن انگبین از خانه مگس و پر شدن آن از آن. (منتهی الارب) (آنندراج). روان شدن شهد از شان. (منتخب اللغات) لغت نامه دهخدا