آهنی که پهن کرده سپس آن را گرد ساخته خود و مانند آن سازند. (منتهی الارب) (آنندراج). - طراق النعل، پاره ای نعل که بر موزه زنند و هر پاره ای برابر یکدیگر باشد. (منتهی الارب) (آنندراج). صندل هم لخت. (مهذب الاسماء در دو نسخۀ خطی) ، هر پیشه ای که برابر چیزی باشد، پوست پاره ای که گرد کرده بر سپر چفسانند، ریش ٌ طراق ٌ، پر بر هم نشسته، داغیست میان دو گوش گوسپند. ج، طرق. (منتهی الارب) (آنندراج). و رجوع به تاج العروس شود