جدول جو
جدول جو

معنی ضناکه

ضناکه
(حَثْیْ)
ضنک. ضنوکه. تنگ شدن. (منتهی الارب). تنگ عیش شدن. (تاج المصادر) ، سست رای و ضعیف عقل و سست بدن و سست جان گردیدن، ضنک (مجهولاً) ، بزکام گرفتار گشت. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا