جدول جو
جدول جو

معنی ضناک

ضناک
(ضِ)
استوارخلقت. (منتهی الارب) (منتخب اللغات). توانا. قوی (مذکر و مؤنث در وی یکسانست) ، زن گران سرین (اصمعی گوید شتر را نیز گویند). (منتهی الارب). گران کفل. (منتخب اللغات). ضناک. زن پرگوشت. (منتهی الارب) ، درخت بزرگ. (منتهی الارب) (منتخب اللغات)
لغت نامه دهخدا