جدول جو
جدول جو

معنی ضمیر

ضمیر
(ضَ)
تقی الدین. شاعر ایرانی. نخست شغل حلوافروشی داشت، سپس بهندوستان رفت و توانگر گشت. این بیت او راست:
بیستون را چون در خیبر به زور تیشه کند
عشق رنگ حیدری بر بازوی فرهاد بست.
(از قاموس الاعلام ترکی)
کنورهیرالال بن راجه پباری لال. شاعر هندی و از رؤسای براهمه است. این بیت او راست:
از سینۀ سوزان بفلک ناله فرستم
وز دیدۀ گریان بزمین ژاله فرستم.
(از قاموس الاعلام ترکی)
لغت نامه دهخدا