جدول جو
جدول جو

معنی ضد

ضد
(ثُ)
غالب آمدن بر کسی. (منتهی الارب). غالب شدن در خصومت بر کسی، بازگردانیدن چیزی را از کسی. (منتخب اللغات). برگردانیدن چیزی را از کسی وبازداشتن بلطف و نرمی. (منتهی الارب) ، پر کردن. (زوزنی) (تاج المصادر). پر کردن مشک و جز آن. (منتخب اللغات). پر کردن مشک را. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا