ناقهٌ ضجور، ناقه ای که در وقت دوشیدن یا بار کردن بانگ و بیقراری نماید. (منتهی الارب). شتر مادۀ بانگ کننده وقت دوشیدن. (منتخب اللغات). آن اشتر که جزع کند نزدیک دوشیدن. (مهذب الاسماء) ، دلتنگ. (منتخب اللغات). تنگدل و مضطرب و غمگین. (غیاث). خشمگین. ضجر. (مهذب الاسماء) : نظر نکنی در بستان که بیدمشک است و چوب خشک، همچنین در زمرۀ توانگران شاکرند و کفور و در حلقۀ درویشان صابرند و ضجور. (گلستان)