جدول جو
جدول جو

معنی صون

صون
(ثَ دَ)
نگاه داشتن چیزی را. (منتهی الارب). نگه داشتن. (مصادر زوزنی) (تاج المصادر بیهقی) (دهار). نگهبانی. (غیاث اللغات). نگاهداری، تحفظ. تقوی. خود نگه داشتن از معصیت: و پای خیانت بر چهرۀ صون و دیانت ننهد. (سندبادنامه ص 70).
- صون دماء، حقن دماء. حفظ کردن جان.
، برطرف سم ایستادن اسب بعلت سودگی پای یا بی نعلی. (منتهی الارب) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا