بریان کردن گوشت را یا در آتش افکندن. (منتهی الارب) (تاج المصادر بیهقی) ، در آتش درآوردن کسی. (منتهی الارب). در آتش درآوردن. (ترجمان علامۀ جرجانی) (تاج المصادر بیهقی) ، بد سگالیدن کسی را. (منتهی الارب). بد سگالیدن. (مصادر زوزنی) ، به هلاک افکندن، کشیدن گرمی آتش را، فریب دادن، چاپلوسی کردن، مدارا نمودن، سوخته شدن به آتش، کشیدن سختی کار را. (منتهی الارب)