معنی صلج
صلج
(صَ لَ)
کری. (منتهی الارب). الصمم. (اقرب الموارد) (قطر المحیط)
لغت نامه دهخدا
⚡ جستجوی واژه " صلج " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...