معنی صقر
- صقر (صَ قَ)
- برگ عضاه و عرفط که افتاده باشد. (منتهی الارب). ماانحت من ورق العضاه و العرفط. (اقرب الموارد) ، عسل رطب و مویز و منه: هذا التمر اصقر من ذاک، بمعنی اکثر صقراً، ای عسلاً. (اقرب الموارد) ، نام جهنم. لغتی است در سقر. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) ، مویز. (منتهی الارب)
