جدول جو
جدول جو

معنی صعلکه

صعلکه
(تَ)
درویش کردن کسی را، سر ساختن برای اشکنه و برآوردن سر آن را. (منتهی الارب) : صعلک الثریده، جعل لها رأساً و رفع رأسها. (اقرب الموارد) ، فربه کردن تره، شتران را. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا