جمع واژۀ صعب: تازه شود صورت دین را جبین سهل شود شیعت حق را صعاب. ناصرخسرو. گرچه صعب است عمل از قبل بوی بهشت جمله آسان شود ای پور پدر بر تو صعاب. ناصرخسرو. و در اذلال صعاب و رقاب براهین معجز نموده. (جهانگشای جوینی). و چون همت پادشاهانۀ او بر استدلال صعاب باغیان و استلانت رقاب یاغیان مصروف بوده. (جهانگشای جوینی) ، انذرتکم صعاب الامور، ای مسائل دقیقه غامضه یقع بها فتنه فی العلماء. (منتهی الارب). صعاب المنطق، اغلوطه های آن. (منتهی الارب). رجوع به صعب شود