معنی صخ صخ (تَ هَمْ بُ) زدن چیزی سخت را بر چیزی رست و سخت. (منتهی الارب) ، کر کردن آواز گوش را. (منتهی الارب). کر کردن. (تاج المصادر بیهقی) (ترجمان علامۀ جرجانی) ، به منقار زدن زاغ پشت ریش شتر را، آواز سنگ. (منتهی الارب) لغت نامه دهخدا