شاعری است. و صاحب مجمعالفصحا گوید نام نامی وی میرزا احمد و برادرزادۀ جناب ملک الشعرا فتحعلی خان کاشانی علیه الرحمه است. در خط و ربط و انشاء نظم و نثر و تکمیل اخلاق رتبۀ عالی تحصیل نمود. در دفتر خانه مبارکۀ نایب السلطنۀ مغفور عباس میرزا نورالله مضجعه متوجه انشا میشده و از ندمای محفل ارم مشاکل آن سلطان مغفور محسوب می آمده، محسود اقران و امثال و محمود ارباب دانش و اصحاب کمال بود. آن مرد نیکونهاد عالی نژاد در سنۀ 1228 هجری قمری در رزم کفرۀ روس به نیت جهاد مقتول و بروضۀ رضوان پای نهاد. از اوست: چیست آن دریای نورانی که عقلش گوهر است رشحه ای ز امواج فیضش صد چو بحر اخضر است فیض آن بی منتها و جود آن بی غایت است لطف آن شادی فزای و طبعآن جان پروراست گاه جودش نوح را بر کوه جودی رهنماست گاه لطفش خضر را بر آب حیوان رهبر است غرقۀ دریا نه جز زهر فنا نوشد ولیک هر غریقی را در آن شهدبقا در ساغر است صد هزاران ماهی سیمین بر زرین پشیز اندر آن بینی که شان از ماه انور پیکر است از نم فیضش هزاران لاله و گل بردمید کاین سپهر نیلگون زآنها یکی نیلوفر است قطره ها گاه تلاطم زآن بروی چرخ ریخت کاندر او این زیور و زیب از نجوم و اختر است. و رجوع به ریحانهالادب ج 2 ص 457 شود