بازداشتن هدیه یا برّ یا معروف را ازکسی. (منتهی الارب). قدح شراب و هدیه و جز آن از کسی بگردانیدن. (تاج المصادر بیهقی) ، گرفته زدن کعبتین. (تاج المصادر بیهقی). صبن المقامر الکعبتین (صبناً) ، هر دو کعبتین را در دست راست و برابرکرده زد قمارباز. (منتهی الارب). سواهما فی کفه فضرب بهما. (اقرب الموارد) ، صبن عنه الکاس (صبناً) ، برگردانید از وی کاسه را. (منتهی الارب)