ابن کامل بن بدر عیسی. وی شاعری است نیکوسخن و از شعر وی قصیده ای است که در آن برادر خود بدر را که با ابوهیذام کشته شده یاد کند: لئن قتلت قحطان بدراً فانما اراها نجوم اللیل کارهه ظهرا اقام لها سوق الجلاد ابن کامل فانفذها قتلاً و اوجعها عقرا فان یک بدر قد مضی لسبیله فمامات محسوداً و لکن شفی صدرا فمن ظن ان الحرب لیست تقوده اذا کان ممن فی الوغی یلهب الجمرا فقد ظن عجزالرأی منه و قد نبت بذلک منه النفس من رأیها خسرا فلاتبعدن یا بدر ان کنت هالکاً فقد کنت محموداً لنا ماجداً عمرا سأبکیک بالبیض الخفاف و بالقنا فان بها ما ادرک الماجد الوترا و لست کمن یبکی اخاه بعبره یعصرها من جفن مقلته عصرا ونحن اناس لاتفیض دموعنا علی هالک میتاً و ان قطع الظهرا نعد لما نمنی به من مصابنا و ان جل ماغنی به ابداً صبرا. (تهذیب تاریخ ابن عساکر ج 6 ص 359)