به معنی شیاطه است. (ناظم الاطباء). هلاک شدن. (المصادر زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). هلاک گردیدن. (منتهی الارب). هلاک شدن شتر. (آنندراج) ، سوخته شدن. (المصادر زوزنی) (تاج المصادر بیهقی) (منتهی الارب). رجوع به شیاطه شود، جوشیدن. (المصادر زوزنی) ، سطبر گردیدن روغن و زیت به جوشانیدن یا سوخته قریب به فنا رسیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) ، آمیختن، شتافتن. (تاج المصادربیهقی) (دهار). شتافتن در کار. (منتهی الارب) ، قسمت کرده شدن شتر کشته قمار و نصیبی نماندن از آن. (منتهی الارب) (از آنندراج) ، ریختن خون قاتل را بر خون مقتول. (منتهی الارب). باطل شدن خون. (تاج المصادر بیهقی) ، رایگان رفتن خون کسی. (از منتهی الارب) ، سوختن دیگ و چسبیدن بر وی آنچه در وی است. (آنندراج) (ناظم الاطباء)