جدول جو
جدول جو

معنی شیرک

شیرک
(رَ)
مصغر شیر، یعنی شیر کوچک. (ناظم الاطباء). اسید. شیربچه. (یادداشت مؤلف) ، جری و دلیر و پر دل و جرأت. (ناظم الاطباء). دلیر و جری (با لفظ ساختن و شدن و کردن مستعمل است). (از آنندراج).
- شیرک ساختن، دلیر ساختن کسی را. (آنندراج). و رجوع به مادۀ شیرک کردن شود
مصغر شیره که نوعی از شراب است. (ناظم الاطباء). شراب، شیره. عصاره، شیرۀ تریاک. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا