جدول جو
جدول جو

معنی شیخ

شیخ
(تَ هََ زْ زُءْ)
پیر گردیدن. شیوخه (ش /شیو خ ) . شیخوخه. شیخوخیّه. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). پیر شدن. (تاج المصادر بیهقی) (المصادر زوزنی)، خواجه شدن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا