شهرگشا. گشایندۀ شهر. فاتح. رجوع به شهرگشا شود: مثل جنبش سیمرغ چه چیز است بگوی مثل جنبش شاه آن ملک شهرگشای. فرخی. میر ابواحمد بن محمود آن شهرگشای میر ابواحمد بن محمود آن قلعه ستان. فرخی. همی ندید که بر گاه شار شیردلیست بتیغ شهرگشای و بتیر قلعه ستان. فرخی. بدید کوشش رزم آوران دشمن را شنید حملۀ شیرافکنان شهرگشای. مختاری. شهرگشایا جهان بستۀ کام تو باد بحرنوالا فلک تشنۀ جام تو باد. خاقانی. شاه معظم اخستان شهرگشای راستین. خاقانی. ، کنایه از پادشاه. (آنندراج)