معنی شور شور (تَ) مشوره. مشورت و کنکاج و کنکاش. (ناظم الاطباء). رای زدن با... سگالیدن بایکدیگر. رای زدن با هم. رای زدن. (یادداشت مؤلف). بمعنی شوری و مشورت استعمال کنند اما درست نیست. (ازمحیطالمحیط). مشوره و کنکاش کردن. (غیاث اللغات) لغت نامه دهخدا