معنی شنی شنی (شَ) گیاهی باشد که از پوست آن ریسمان سازند، سینی، و آن خوانی باشد که ازطلا و نقره و مس و امثال آن سازند. (برهان) (آنندراج). نشت. خوان روئین بود بمعنی سینی. (صحاح الفرس) لغت نامه دهخدا