معنی شنکله شنکله (شَ کَ لَ / لِ) شنگله. خوشۀ خرما و انگور و غله و جز آن، ریشه ای از ابریشم و جز آن که بر دستار و روپاک و مانند آن ترتیب دهند، پارچۀ ناپاک و ملوث و چرکین، جای ناپاک، اصطبل. (از ناظم الاطباء). و رجوع به شنگله شود لغت نامه دهخدا