جدول جو
جدول جو

معنی شن

شن
(شَ)
ناز و کرشمه را گویند. (برهان) (جهانگیری) (آنندراج) (ناظم الاطباء) :
چه جان گر نیستی و چشم پرشن
جهان بر من نبودی چشم سوزن.
عطار.
، نام گیاهی است که از پوست آن ریسمان بتابند. (برهان) (آنندراج). گیاه کنو که از پوست آن ریسمان تابند. (از ناظم الاطباء) ، شونگ و سفیدال. یک نوع درختی است در لرستان. نامی است که در نور و کجور و زیارت گرگان به شونگ دهند. (یادداشت مؤلف). نام درخت پلاخور است و آن درختچه ای است از جنس لنی سرا که در جنگلهای کرانۀ دریای مازندران و ارسباران و بجنورد یافت میشود و شش گونۀ آن را نام برده اند و این درختچه جزء درختهای زینتی و دارای گلهای خوشبو و روشنایی پسند است و در هر خاکی میروید و برگهای آن را دام دوست میدارد. میوۀ آن سمی است و برای کودکان مخصوصاً خطرناک است. این درخت بوسیلۀ قلمه و خوابانیدن زیاد میشود. (جنگل شناسی ج 2 ص 265). رجوع به شونگ شود
لغت نامه دهخدا