جدول جو
جدول جو

معنی شماس

شماس
(تَ یَ)
توسنی کردن اسب. (ازاقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). پشت نادادن اسب. (تاج المصادر بیهقی) (دهار) (المصادر زوزنی). توسنی اسب. (ناظم الاطباء) :
رای او از فلک نشاند حرور
حلم او از زمانه برد شماس.
مسعودسعد.
رجوع به شموس شود، پدید کردن دشمنی را برای کسی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، ابا و امتناع کردن. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا