معنی شلو شلو (تَ وَمْ مُ) رفتن. (ناظم الاطباء) (ز منتهی الارب). گردش کردن. (از اقرب الموارد) ، برداشتن چیزی را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا