چلتوک. شالی. (یادداشت مؤلف). شالی و برنجی که هنوز از پوست برنیاورده باشند. (از برهان) (از غیاث) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از فرهنگ جهانگیری) : چو شلتوک آمد به دنیا درون به چاهی ز کربال شد سرنگون. بسحاق اطعمه (از انجمن آرا). - باباشلتوک، این لفظ که در هجو دماغی واقع شده، لفظی است موضوع که از راه ریشخند گفته میشود. (از آنندراج). - شلتوک کاری، زراعت برنج. (ناظم الاطباء). - شلتوک کوبی، کوبیدن برنج با پوست و برآوردن از پوست. (یادداشت مؤلف). - ، کارخانه ای که در آن شالی کوبند. (یادداشت مؤلف)