جدول جو
جدول جو

معنی شلائین

شلائین
(شَ)
مبرم و سخت درگیرنده. (آنندراج) (از غیاث) :
خار این وادی شلائین تر ز خون ناحق است
از علایق چیدن دامان رغبت سهل نیست.
صائب تبریزی (از آنندراج).
تا به آن حسن شلائین سر و کار است مرا
دست بر هرچه زنم دامن یار است مرا.
محسن تأثیر (از آنندراج).
، مجازاً بمعنی عاشق. (غیاث) (از سراج اللغه) ، ناخوش. (غیاث) ، شخصی که بسیار آرام کند و از منع بازنماند. (غیاث) (از سراج اللغه) (آنندراج) ، معشوق شوخ و شنگ و بی تکلف و بی آرایش. (آنندراج). شوخ. (غیاث). و رجوع به شلایین شود
لغت نامه دهخدا