آنکه در ایام جشن و عید هرچه بیفتد جمع میکند. (ناظم الاطباء). آنکه بفخم بر چوب افراخته دارد و نثار درهوا برباید. نثارچین. (یادداشت مؤلف) : شدند از فخر حورالعین و رضوان درین مجلس گهرباره شکرچین. امیرمعزی (از آنندراج). بگوش خسرو چین همچنان سخن گوید که پر شود ز شکّر آستین شکرچین. سوزنی. ، کنایه از شیرین گفتار: عرصۀ جانفزای خاطر تو مجمع طوطیان شکّرچین. سیدحسن غزنوی (از آنندراج)