جدول جو
جدول جو

معنی شکافاندن

شکافاندن
(یِ مَ دَ)
شکافانیدن. دریدن. پاره کردن. (یادداشت مؤلف).
- شکافانده شدن، دریده شدن. پاره شدن:
ز شادی همی در کف رودزن
شکوفه شکافانده شد از شکن.
اسدی.
و رجوع به شکافانیدن و شکافتن شود
لغت نامه دهخدا