معنی شقاحه شقاحه (شَ حَ) شقاحت. زشترویی و بدشکلی و قباحت. (ناظم الاطباء). شقح. قبح. قباحت. (یادداشت مؤلف) ، بدکرداری. گویند: جاء بالقباحه و الشقاحه. (ازاقرب الموارد) (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا