معنی شق شق (شَ) مصحف شخ. مغلوط شخ. راست و دراز. راست و سخت: شق و رق. شق شدن. شق کردن. ایستاده و سخت. (یادداشت مؤلف). راست دراز. (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا