جدول جو
جدول جو

معنی شغاف

شغاف
(شَ)
غلاف دل یا پردۀ آن یا دانۀ دل یا خال سیاه آن یا درآمدنگاه بلغم. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (دهار) (از ذخیرۀ خوارزمشاهی). حجاب قلب. غشاء. غلاف قلب. حبۀ قلب. سویدای دل. (یادداشت مؤلف). پوشش دل. (مهذب الاسماء) :
چون پشیمانی ز دل شد تاشغاف
زآن سپس سودی ندارد اعتراف.
مولوی.
، بیماری زیر تهیگاه از جانب راست. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). دردی است که زیر استخوانهای پهلو گیرد از سوی شکم. (یادداشت مؤلف) ، درد تلاق. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، درد قلب. (یادداشت مؤلف) ، شکم درد. (از اقرب الموارد). و رجوع به شغاف شود، اصل گناه. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا