معنی شسوف شسوف (تَ وَذْ ذُ) شسافه. (ناظم الاطباء). خشک کردن چیزی را (متعدی). (منتهی الارب) (آنندراج). رجوع به شسافه شود، خشک گردیدن. (لازم). (منتهی الارب) (آنندراج) لغت نامه دهخدا