معنی شره شره (شَ رِهْ) آزمند. (منتهی الارب). شرهان. آزمند و حریص. (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). حریص. (آنندراج). آزمند. آزناک. (یادداشت مؤلف). رجوع به شرهان شود لغت نامه دهخدا