معنی شرک شرک (شَ / شِ) جامه. (ناظم الاطباء) ، پارچه ای که در آن دارو بندند. (از انجمن آرا) (از برهان) (ناظم الاطباء). خرقه ای که دارو در او بندند. (آنندراج) (شرفنامۀ منیری) (از فرهنگ جهانگیری) ، سیل را نیز گویند. (شرفنامۀ منیری) لغت نامه دهخدا