جدول جو
جدول جو

معنی شخاییدن

شخاییدن
(لِ شُ دَ)
ریش کردن. خلانیدن. خراشیدن. (برهان). ریش کردن. (از فرهنگ رشیدی). ریش کردن. خلیدن. (فرهنگ سروری). به دندان ریش کردن. (صحاح الفرس) :
سواران خفته و این اسب بر سرشان همی تازد
که نه کس را بکوبد سر نه کس را روی بشخاید.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا