جدول جو
جدول جو

معنی شخانیدن

شخانیدن
(کَ دَ)
خراشانیدن با ناخن، خراشیدن فرمودن، ریش کردن، خلانیدن و سبب خلیدن شدن. (ناظم الاطباء). اما در هر سه معنی ممکن است محرف شخائیدن باشد که مرادف شخودن است:
چو بشنیدشاه آن پیام نهفت
ز کینه لب خود شخانید و گفت.
لبیبی.
، جستن کنانیدن. (ناظم الاطباء). اما این معانی مختص به این فرهنگ است
لغت نامه دهخدا