جدول جو
جدول جو

معنی شترسواری

شترسواری
(شُ تُ سَ)
عمل شترسوار. بر اشتر سوار شدن. بر شتر نشستن. اشترسواری، کنایه از روزه خوردن زیرا که در سواری شتر که عبارت از سفر است روزه خوردن مباح است یا واجب بنا بر اختلاف مذهبی. (آنندراج). معافی از روزه داشتن. و روزه نگرفتن. (ناظم الاطباء) :
خوش آنکه نکرد در همه عمر
جز در رمضان شترسواری.
محمدقلی سلیم (از آنندراج).
- امثال:
شترسواری دولادولا، شترسواری و خم خم، نیمه تمامی در کار. ناتمامی و نقص در امور:
با زهد و ورع شائبه کاری چه کنی
با دامن تر شرع مداری چه کنی
یا اهل ریا باش و یا مرد خدا
دولادولا شترسواری چه کنی.
(از امثال و حکم دهخدا)
لغت نامه دهخدا