جدول جو
جدول جو

معنی شتر

شتر
(تَ نَوْ وُ)
بریدن. (از اقرب الموارد) (غیاث اللغات) ، پلک چشم برگشتن. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (از قاموس) ، مجروح کردن. (از اقرب الموارد). خسته کردن و (رنجاندن). (از منتهی الارب) ، پاره نمودن جامه. (از اقرب الموارد) ، برگردیدن پلک چشم از بالا و پائین، دشنام دادن. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا