جدول جو
جدول جو

معنی شبعی

شبعی
(شَ عا)
شبعانه. مؤنث شبعان. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب). رجوع به شبعان شود، زن سطبربازو: امراءه شبعی الذراع. (منتهی الارب) ، امراءه شبعی الخلخال و السوار، زن فربه دست و فربه پا که دست و پابرنجن را پر کند از فربهی. (منتهی الارب). زن فربه. (از ذیل اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا