خوشحالی. فرح. عیش و نوش. شراب خوردن بی اغیار و مزاحمت. (از فرهنگ جهانگیری) (آنندراج). شراب خوردن از روی شادی بی بیم و تشویش. (انجمن آرای ناصری). معاش گذرانیدن بی زحمت و کدورت و تنگی. (برهان قاطع) : اضعاف حرفهایی کز شعر من شنیدی نیکیت باد و رحمت شادیت و شادخواری. منوچهری. روزی است خوش و تو دلبر خوش جای خوش و وقت شادخواری. رفیع لنبانی (از تاریخ ادبیات در ایران دکتر صفا ج 2 ص 848)