معنی سیغ
- سیغ
- خوب، نیکو، نغز، (برهان) (جهانگیری) (فرهنگ رشیدی) (آنندراج)، برابر است با سخ، (از حاشیۀ برهان قاطع چ معین) :
برمکن برقع از آن رخسار سیغ
تا برآید آفتاب از زیر میغ،
عنصری،
،
یک دسته از مردم، یک دسته سپاهیان، جماعت، خانه ای که دارای چند دریچه باشد، (ناظم الاطباء)
