جدول جو
جدول جو

معنی سوس

سوس
از ’سوس’ تازی، آرامی ’شوشا’، یونانی ’سس’، آشوری ’ساسو’ به معنی بید است، (از حاشیۀ برهان قاطعچ معین)، کرمی باشد که جامه های ابریشمی را ضایع کند، (برهان) (غیاث)، کرمکی که در پشم افتد، (آنندراج) (بحر الجواهر) (منتهی الارب)، دیوچه، (آنندراج) (منتهی الارب) (ذخیرۀ خوارزمشاهی)، بید، بیت:
سوس را با پلاس کینی نیست
کین او با پرند شوشتر است،
خاقانی
لغت نامه دهخدا