معنی سندلی سندلی(سَ دَ) سندل. شهری به هند: بمردی جهان را گرفته بدست ورا سندلی بود جای نشست. فردوسی. همی خواست فرزانۀ گو که گو بود شاه و در سندلی پیشرو. فردوسی لغت نامه دهخدا