معنی سلف سلف (سُ) سرف. سرفه. (حاشیۀبرهان قاطع چ معین). سرفه و آن بسبب خارش گلو بهم رسد. (برهان) (آنندراج) (رشیدی). سرفه. (جهانگیری) لغت نامه دهخدا